ابزارهای راهبری (فصل چهار سازوکارهای بخش اقتصاد): تفاوت میان نسخه‌ها

از هم افزا
پرش به ناوبریپرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز «ابزارهای راهبری (فصل چهار سازوکارهای بخش اقتصاد)» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=تنها مدیران] (بی‌پایان))
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۰۷

متن اصلی: سازوکارهای بخش اقتصاد

ابزارهای راهبری

رفتارهایی که در لایه نهاد (در بخش اقتصاد) و راهبری (در بخش حاکمیت) جهت‌دهی می‌شوند؛ منشأ شکل‌گیری «لایه قابلیت‌ها» و تأمین محصولات در این لایه هستند. البته تأمین محصولات (که کارکردهای اصلی بخش اقتصاد هستند)، علاوه بر لایه نهادی و راهبری تحت‌تأثیر ساختار لایه قابلیت‌ها نیز هست.

مؤلفه‌های لایه نهادی، ساختار تنظیم رفتار را ایجاد می‌کنند؛ این ساختار مسیر کلی حرکت عامل‌ها را مشخص می‌سازد. علاوه بر تنظیم کلی رفتار در این ساختار، در برخی موارد نیاز به تنظیم دقیق‌تر رفتار نیز وجود دارد که این تنظیم ظریف در لایه راهبری انجام می‌شود.

راهبری[1] شامل جهت‌دهی کلان اجرای برنامه‌های اصلاح سازوکارها و تنظیم دقیق رفتارها برای تحرک مناسب در مسیر ازپیش‌تعیین‌شده (در لایه نهادی) است. در لایه‌های نهادی و قابلیت‌های مولد، زیرساخت عمومی برای فعالیت عامل‌ها فراهم می‌شود و در لایه راهبردی اولویت‌های دستیابی به اهداف (از جمله اولویت‌های صنعتی) موردتوجه قرار می‌گیرد.

مثال: مؤلفه‌های تنظیم رفتار باید «قیمت‌های نسبی» را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که «توازن منابع و مصارف خانوار» قابل‌دستیابی باشد. در دوره گذار تا رسیدن به قیمت‌های نسبی مطلوب، اگر قیمت مسکن نسبت به دستمزد بیش از حد بالا باشد، این عدم تناسب باید با افزایش مبلغ تسهیلات مالی، کاهش نرخ سود و افزایش دوره بازپرداخت جبران شود. تغییر در تنظیمات مؤلفه‌ها در مسیر رسیدن به قیمت‌های نسبی مطلوب و جبران کاستی‌ها از طریق تسهیلات مالی، با ابزارهای راهبری انجام می‌شود.

لایه راهبری فراتر از بخش اقتصاد بوده و در بخش حاکمیت (که حکمرانی را در همه بخش‌ها از جمله بخش اقتصاد فعال می‌کند) قرار دارد. البته ابزارهای راهبری باید در مؤلفه‌های لایه نهادی تعبیه شده باشند تا امکان تنظیم مؤثر رفتار در لایه راهبری فراهم باشد.

راهبری رویدادمحور (واکنشی) بوده و شامل فعالیت‌های «تأییدیه مرحله[2]، نظارت[3]، فعال‌سازی عوامل[4]، تعامل با ذی‌نفعان[5] و تعامل با محیط» است. ابزارهای حاکمیت برای انجام این فعالیت به ۸ دسته تقسیم می‌شوند:  

1.   پروانه[6]

2.   مجوز[7]

3.   نقطه تنظیم[8]

4.   وزن‌دهی[9]

5.   برچسب‌گذاری[10]

6.   نرخ جریان[11]

7.   سطح و ترکیب انباشت[12]

8.   تأخیر[13]

ابزار پروانه در «بخش عامل‌های انسانی» و سایر ابزارها برای راهبری اقتصادی در «بخش اقتصاد» تعبیه شده‌اند. 

شاخص‌ها و مقادیر مطلوب آن‌ها که معیارهای راهبری و پیش‌نیاز تحلیل و انتخاب ابزارها هستند، در چرخه برنامه‌ریزی طراحی می‌شوند. تمرکز اصلی راهبری بر واکنش به رویدادها برای تداوم و تقویت عملکرد است که حوزه تصمیم‌گیری کوتاه‌مدت و میان‌مدت قرار دارد؛ هدف‌گذاری، طراحی راهبردها و نقشه راه در چرخه برنامه‌ریزی که پشتیبان راهبری است انجام می‌شود.

تعبیه ابزارهای راهبری و امکان استفاده از آنها به معنای استفاده بی‌رویه نیست؛ سازوکارها تاحدامکان خودسازمانده و خودتنظیم طراحی شده‌اند و معمولاً ضرورتی برای مداخله‌های بیرونی با استفاده مداوم از ابزارهای راهبری وجود ندارد. اختیار و روش استفاده از ابزارهای راهبری در سازوکارهای حاکمیت مشخص شده است.

مجوزها

مجوز، واگذاری اختیار برای انجام یک فعالیت محدود و خاص است. مجوز متمایز از «پروانه» و «گواهی[14]» است؛ پروانه مبتنی بر احراز صلاحیت و شایستگی برای انجام یک فعالیت کلی بوده و معمولاً نیاز به تمدید دارد؛ گواهی بیانگر انطباق با سنجه‌ها است.

مثال: پروانه بهر برداری یک کارخانه بر اساس نوع فعالیت و ظرفیت تولید صادر می‌شود و گواهی کیفیت، کیفیت محصولات تولیدی را تضمین می‌کند. مجوز فروش (مثلاً الزام به عرضه در بورس کالا) اجازه دسترسی به بازار را تعیین می‌کند.

مجوزها در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
محدودیت‌های مصارف تسهیلات مبادله‌ای مالی تسهیلات مبادله‌ای
تسهیل تقاضا مالی تسهیلات مبادله‌ای


نقطه‌های تنظیم

نقطه تنظیم، مقدار مطلوبی است که برای حفظ حالت یک متغیر خاص تعیین می‌شود. با تغییر نقطه تنظیم می‌توان رفتار عوامل را تنظیم کرد.

نقطه تنظیم به‌صورت نصاب با آستانه تعیین می‌شود:

·      نصاب[15]: مقدار یا حداقل مقداری که باید وجود داشته باشد تا یک شرط یا عملی انجام شود. معمولاً «نصاب» یک حد کمّی مشخص است که رسیدن به آن شرطی برای انجام کاری است.

·      آستانه[16]: حد یا مرزی است که وقتی مقدار یک کمیت به آن می‌رسد یا از آن عبور می‌کند، یک واکنش، هشدار یا تغییر وضعیت رخ می‌دهد.

نصاب به حداقل مقدار موردنیاز برای شروع یا اعتبار دادن به یک فرایند اشاره دارد؛ آستانه به نقطه‌ای گفته می‌شود که با رسیدن به آن، یک تغییر یا واکنش اتفاق می‌افتد.

نقطه‌های تنظیم در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
کفایت سرمایه مالی پول اعتباری
نسبت پوشش نقدینگی مالی ذخایر احتیاطی
نسبت تأمین مالی پایدار خالص مالی ذخایر احتیاطی
نسبت وام به ارزش مالی وام
نصاب پرداخت بدون صورت‌حساب مالی پرداخت و تسویه
سهم از تسهیلات مبادله‌ای مالی تسهیلات مبادله‌ای
نرخ تخصیص ارز مبادلات خارجی نرخ تخصیص ارز
قیمت پایه سود اضافی مالیات و یارانه


وزن‌دهی‌ها

وزن یک شاخص، بیانگر درجه اهمیت نسبی و سهم تأثیرگذاری آن در یک سامانه ارزیابی است. این وزن‌ها بر محاسبات و تصمیم‌گیری‌های عوامل اقتصادی تأثیر می‌گذارند.

وزن دادن به یک شاخص (افزودن یک شاخص جدید) افزایش یا کاهش وزن شاخص موجود یا صفر کردن وزن یک شاخص (حذف آن) منجر به بازتعریف اهداف میانی و تغییر کانون توجه عوامل اقتصادی می‌شود. در نتیجه، مسیر کنش‌های آنها نیز تغییر می‌کند. عوامل اقتصادی برای دستیابی به اهداف خود معمولاً در مسیرهایی که با این اهداف میانی تعیین می‌شود قرار می‌گیرند؛ به عبارت دیگر با تعبیه سازه‌هایی در ساختار نهادی اقتصاد که امتیاز یا رده محاسبه شده بر اساس شاخص‌ها برای عامل‌ها اهمیت داشته باشد؛ با وزن دهی با شاخص‌ها، هدف‌های حاکمیتی به صورت هدف‌های میانی در برنامه‌های عامل‌ها جای‌گذاری می‌شود.

مثال: رتبه‌بندی بانک‌ها در جلب‌اعتماد مشتریان و برخورداری آنها از امتیازات حاکمیتی تأثیر دارد. با وزن‌دهی مناسب برای تأمین مالی یک صنعت در رتبه‌بندی بانک‌ها، بانک‌ها برای بهره‌مندی از رتبه بهتر (هدف بالادستی برای بانک)، سهم تسهیلات دهی به آن صنعت را افزایش می‌دهند تا رتبه آنها بهتر شود (هدف میانی برای بانک) و بدین ترتیب هدف حاکمیت نیز محقق می‌شود.

وزن‌دهی‌ها در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
ضریب خرید داخلی مبادلات خارجی اولویت تولید داخل
ضریب فروش داخلی مبادلات خارجی اولویت تقاضای داخل
امتیاز صادرات و واردات مبادلات خارجی امتیاز ترکیب تجاری



برچسب‌گذاری‌ها

برچسب‌گذاری، قراردادن یک موجودیت در یک طبقه یا مسیر از پیش تعریف شده است. با برچسب‌گذاری، آن موجودیت مشمول قواعد آن طبقه‌ها یا مسیرها می‌شود.

برچسب‌گذاری‌ها در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
تعیین طبقه مبنای پرداخت بازار مبنای پرداخت
طبقه‌بندی مطالبات و ذخیره‌گیری مالی ذخایر احتیاطی
شمول مالیات عایدی سرمایه مالیات و یارانه مالیات عایدی سرمایه


نرخ‌های جریان

از رویکرد پویایی‌های سامانه، متغیرها به دو دسته اصلی جریان[17] و انباشت[18]  تقسیم می‌شوند. متغیرهای انباشتی، بیانگر «حالت» سامانه در یک لحظه از زمان هستند (مانند موجودی سرمایه یک بنگاه). در مقابل، متغیرهای جریان، نرخ تغییرات انباشت را در طول زمان مشخص می‌کنند (مانند میزان سود یا زیانی که ر واحد زمان بنگاه کسب می‌کند). جریان‌ها بر انباشت‌ها تأثیر می‌گذارند و با تغییر «نرخ جریان»، شدت این تأثیر تغییر کرده و در نتیجه، سطح انباشت‌های سامانه به‌تدریج تغییر می‌کند.

تخصیص منابع یکی از متغیرهای جریان است. این متغیر، نشان‌دهنده میزان و سرعت هدایت منابع (مانند سرمایه، نیروی کار، یا مواد اولیه) به سمت یک بخش، پروژه یا فعالیت خاص در واحد زمان است. هرچه نرخ این جریان (یعنی سرعت و حجم تخصیص منابع) بیشتر باشد، انباشت مربوطه با سرعت بیشتری رشد می‌کند.

نرخ‌های جریان در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
ذخیره الزامی مالی پول اعتباری

سطح و ترکیب انباشت‌ها

تغییر سطح و ترکیب یک متغیر انباشت معمولاً از طریق ابزارهای نرخ جریان (جریان‌های ورودی و یا خروجی) آن انباشت انجام می‌شود. با این حال، اگر زمان یا هزینه دستیابی به سطح و ترکیب مطلوب با استفاده از ابزارهای جریان بیش از حد مطلوب از ابزارهای تغییر مستقیم انباشت استفاده می‌شود.

مثال: سازمان‌های دولتی برای تحقق جهش تولید در یک صنعت مهم، ممکن است یک کارخانه نیمه‌ساز را خریداری کرده و آن را به بخش خصوصی فعال منتقل کنند یا یک کارخانه کاملاً جدید احداث نمایند. این اقدامات به طور مستقیم سطح «انباشت سرمایه فیزیکی» را افزایش می‌دهد، بدون اینکه نیاز باشد جریان سرمایه‌گذاری بنگاه‌های خصوصی به‌تدریج این تغییر را ایجاد کند.

انواع ابزارهای تغییر مستقیم انباشت برای حاکمیت عبارت‌اند از:

·      اعمال اقتدار حاکمیتی

·      مشارکت و اعمال حق رأی

مثال: اجبار به تجزیه یکی از نمونه‌های اعمال اقتدار حاکمیتی است. دولت ممکن است شرکت‌های بزرگ را (معمولاً به دلایل ضد انحصار) مجبور کنند بخشی از دارایی‌ها یا کسب‌وکارهای خود را بفروشند یا جدا کنند. این اقدام ساختار انباشت در یک صنعت را به‌طور مستقیم تغییر می‌دهد.

مثال: دولت با داشتن حتی یک سهم خاص در یک شرکت خصوصی، می‌تواند حق وتو در تصمیمات راهبردی مانند ادغام، فروش دارایی‌های کلان یا انحلال را برای خود حفظ کند. این ابزار امکان کنترل مستقیم دولت بر تغییرات بزرگ در انباشت‌ها را فراهم می‌کند.

ابزارهای مستقیم تغییر سطح و ترکیب انباشت، ابزارهایی قدرتمند اما پرهزینه و پرمخاطره هستند. این ابزارها ساختار قدرت و مالکیت در اقتصاد را به‌طور مستقیم دگرگون می‌کنند. از یک سو، می‌توانند سیگنال‌های قوی به عامل‌های اقتصادی بدهند و سرمایه‌گذاری‌های غیردولتی را جذب کنند، به‌ویژه هنگامی که دولت با ایفای نقش پیشران، زیرساخت‌های لازم را فراهم می‌کند. از سوی دیگر، ممکن است با ایجاد رقابت نابرابر، انگیزه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را کاهش دهند.

سطح و ترکیب انباشت‌ها در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد
مبلغ و نرخ وام پایه پولی مالی ذخائر بانکی نزد بانک مرکزی

تأخیرها

تأخیر فاصله زمانی بین علت (ورودی یا اقدام) و معلول (خروجی یا واکنش مشاهده‌شده) در یک سامانه است. تأخیر مدت زمانی است که طول می‌کشد تا یک تغییر در ورودی سامانه، تأثیر کامل و قابل‌اندازه‌گیری خود را در خروجی نشان دهد. کاهش یا افزایش «زمان دسترسی»، «مدت اعتبار» یا «مهلت‌ها» تأثیراتی مانند هماهنگی عرضه و تقاضا، تنظیم چرخه‌های تجاری و کنترل حباب دارایی دارند.  

مثال: با ایجاد اصطکاک و تأخیر در معاملات، می‌توان از شتاب غیرمنطقی بازارها کاست.

تایرها در بخش اقتصاد که به‌عنوان ابزار راهبری قابل‌استفاده هستند، در جدول زیر معرفی شده‌اند.

ابزار پودمان مؤلفه محدوده کاربرد



[1] Steering

[2]Authorize a Stage/Stage Approval

[3] Supervision

[4] Agents Activation

[5] Stakeholder Engagement

[6] License

[7] Permit

[8] Set Point

[9] Weighting

[10] Labeling

[11] Flow Rate

[12] Stock Level and Composition

[13] Delay

[14] Certificate

[15] Quorum

[16] Threshold

[17] Flow

[18] Stock